معنی فارسی battailous

B1

مبارزه‌جو، فردی که تمایل به درگیری و مبارزه دارد.

Characterized by a tendency to engage in conflict or fighting.

example
معنی(example):

طبیعت مبارزه‌جوی او او را به رقیبی سرسخت تبدیل کرد.

مثال:

His battailous nature made him a fierce competitor.

معنی(example):

جو مبارزه‌جویانه در ورزشگاه بازیکنان را انرژی بخشید.

مثال:

The battailous atmosphere in the arena energized the players.

معنی فارسی کلمه battailous

: معنی battailous به فارسی

مبارزه‌جو، فردی که تمایل به درگیری و مبارزه دارد.