معنی فارسی battle fatigue
B1خستگی جنگی، وضعیت خستگی و استرس ناشی از جنگ و شرایط درگیری.
A state of exhaustion and stress experienced by soldiers in combat.
- noun
noun
معنی(noun):
A psychiatric condition characterized by fatigue caused by battle.
example
معنی(example):
پس از هفتهها مبارزه، سربازان خستگی جنگی را تجربه کردند.
مثال:
After weeks of fighting, the soldiers experienced battle fatigue.
معنی(example):
خستگی جنگی میتواند بر عملکرد و روحیه یک سرباز تأثیر بگذارد.
مثال:
Battle fatigue can affect a soldier's performance and morale.
معنی فارسی کلمه battle fatigue
:
خستگی جنگی، وضعیت خستگی و استرس ناشی از جنگ و شرایط درگیری.