معنی فارسی battologized
B1به معنای انجام عمل باطلگویی در گذشته.
To have repeated information unnecessarily in the past.
- VERB
example
معنی(example):
این ارائه به دلیل باطلگویی حقایق مهم، به طور ضعیفی دریافت شد.
مثال:
The presentation was poorly received because it battologized important facts.
معنی(example):
او در گزارشش به باطلگویی یافتههایش پرداخت که موجب سردرگمی خوانندگان شد.
مثال:
She battologized her findings in the report, which confused the readers.
معنی فارسی کلمه battologized
:
به معنای انجام عمل باطلگویی در گذشته.