معنی فارسی bauckie
A2نوعی لقب یا اسم برای حیوان خانگی، معمولاً سگ یا گربه.
A term of endearment, often used for a pet, particularly a dog or cat.
- NOUN
example
معنی(example):
بچه باکی در باغ به دنبال پروانهها میدوید.
مثال:
The little bauckie ran around the garden chasing butterflies.
معنی(example):
او همیشه برای باکیاش خوراکیهای مخصوص میآورد.
مثال:
She had a soft spot for her bauckie, always giving him treats.
معنی فارسی کلمه bauckie
:
نوعی لقب یا اسم برای حیوان خانگی، معمولاً سگ یا گربه.