معنی فارسی bauld
B1باولدی، حالتی از عدم پوشش یا کمبودن، معمولاً مربوط به موی سر یا کلاه.
Bauld refers to a feeling of lack, often related to the absence of something like a hat or hair.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او وقتی کلاهش را در باد گم کرد احساس کممایگی کرد.
مثال:
He felt bauld when he lost his hat in the wind.
معنی(example):
کودک بدون کلاه مورد علاقهاش کممایگی نشان میداد.
مثال:
The child looked bauld without his favorite cap.
معنی فارسی کلمه bauld
:
باولدی، حالتی از عدم پوشش یا کمبودن، معمولاً مربوط به موی سر یا کلاه.