معنی فارسی bawdries

B1

حوادث یا داستان‌های کوتاه، به ویژه آن‌هایی که بر جنبه‌های خنده‌دار یا رمانتیک تأکید دارند.

Short anecdotes or tales, especially those that emphasize humorous or romantic aspects.

example
معنی(example):

باودری‌های گذشته اغلب داستان‌هایی از عشق را روایت می‌کردند.

مثال:

The bawdries of the past often told stories of love.

معنی(example):

باودری‌ها بازتابی از طبیعت بازیگوش جامعه هستند.

مثال:

Bawdries are a reflection of the playful nature of society.

معنی فارسی کلمه bawdries

: معنی bawdries به فارسی

حوادث یا داستان‌های کوتاه، به ویژه آن‌هایی که بر جنبه‌های خنده‌دار یا رمانتیک تأکید دارند.