معنی فارسی bawls
B1گریه کردن با صدای بلند، به ویژه در شرایطی که احساساتی قوی وجود دارد.
To cry or shout loudly and forcefully.
- verb
verb
معنی(verb):
To shout or utter in a loud and intense manner.
معنی(verb):
To wail; to give out a blaring cry.
example
معنی(example):
او هر بار که یک بازی ویدیویی را میبازد، با صدای بلند گریه میکند.
مثال:
He bawls every time he loses a video game.
معنی(example):
زمانی که کودک گرسنه است، با صدای بلند گریه میکند.
مثال:
The baby bawls when it is hungry.
معنی فارسی کلمه bawls
:
گریه کردن با صدای بلند، به ویژه در شرایطی که احساساتی قوی وجود دارد.