معنی فارسی bawrel
B1خیلی سرگرمکننده یا شگفتانگیز بودن، توانایی جلب توجه دادن.
To amuse or entertain in a charming or delightful manner.
- VERB
example
معنی(example):
دوست من همیشه میداند چطور با داستانهایش همه را سرگرم کند.
مثال:
My friend always knows how to bawrel everyone with her stories.
معنی(example):
در مهمانی شام، او با جوکهایش مهمانها را سرگرم کرد.
مثال:
At the dinner party, he began to bawrel the guests with his jokes.
معنی فارسی کلمه bawrel
:
خیلی سرگرمکننده یا شگفتانگیز بودن، توانایی جلب توجه دادن.