معنی فارسی bawtie
B1حالت یا ویژگی دلپذیری و شیرینی.
A charming or adorable quality.
- OTHER
example
معنی(example):
زیباترین تولهسگ کوچولو فقط یک بیتی بود.
مثال:
The cutest little puppy was just a bawtie.
معنی(example):
همه توافق کردند که لبخند بچه بیتی خالص بود.
مثال:
Everyone agreed that the baby's smile was pure bawtie.
معنی فارسی کلمه bawtie
:
حالت یا ویژگی دلپذیری و شیرینی.