معنی فارسی bbq summer

B1

فصل تابستان که در آن کباب کردن غذا به عنوان یکی از فعالیت‌های اجتماعی محبوب شناخته می‌شود.

A summer season filled with events centered around barbeque cooking and celebrations.

example
معنی(example):

ما برای شنبه یک جشن BBQ تابستانی برنامه‌ریزی کردیم.

مثال:

We planned a BBQ summer party for Saturday.

معنی(example):

همه منتظر جشن‌های تابستانی BBQ هستند.

مثال:

Everyone is looking forward to the BBQ summer festivities.

معنی فارسی کلمه bbq summer

: معنی bbq summer به فارسی

فصل تابستان که در آن کباب کردن غذا به عنوان یکی از فعالیت‌های اجتماعی محبوب شناخته می‌شود.