معنی فارسی be a mass of
B1مفهموم مثبت، به معنای وجود چیزی به مقدار زیاد و غالباً در حالت متراکم یا غیر قابل تفکیک.
To exist in a large and often dense form
- IDIOM
example
معنی(example):
او در مهمانی تودهای از انرژی خواهد بود.
مثال:
She will be a mass of energy at the party.
معنی(example):
بعد از تمرین، او فقط تودهای از عرق بود.
مثال:
After the workout, he was just a mass of sweat.
معنی فارسی کلمه be a mass of
:
مفهموم مثبت، به معنای وجود چیزی به مقدار زیاد و غالباً در حالت متراکم یا غیر قابل تفکیک.