معنی فارسی be across

A2

عبارت به معنای در سمت دیگر یک فضا یا مکان.

In a position on the other side of something.

example
معنی(example):

او در آن سوی خیابان بود وقتی که نامش را صدا کردم.

مثال:

He was across the street when I called his name.

معنی(example):

کتاب‌فروشی درست در طرف دیگر پارک از موزه قرار دارد.

مثال:

The bookstore is just across the park from the museum.

معنی فارسی کلمه be across

: معنی be across به فارسی

عبارت به معنای در سمت دیگر یک فضا یا مکان.