معنی فارسی be easier said than done

B2

عبارتی برای بیان اینکه سخن گفتن در مورد چیزی آسان‌تر از عمل به آن است.

A phrase used to indicate that saying something is much easier than actually doing it.

example
معنی(example):

یافتن یک راه حل برای این مشکل، گفتن آن آسان‌تر از انجام آن است.

مثال:

Finding a solution to this problem is easier said than done.

معنی(example):

تغییر عادات دیرینه، راحت‌تر گفته می‌شود تا انجام شود.

مثال:

It's easier said than done to change long-standing habits.

معنی فارسی کلمه be easier said than done

: معنی be easier said than done به فارسی

عبارتی برای بیان اینکه سخن گفتن در مورد چیزی آسان‌تر از عمل به آن است.