معنی فارسی be in stays
B1به معنای این است که چیزی به طور موقتی در قید و بند مانده باشد.
To be held or supported by a form or structure.
- IDIOM
example
معنی(example):
لباس در قید و بند باقی ماند تا شکل خود را حفظ کند.
مثال:
The dress was in stays to maintain its shape.
معنی(example):
او قید و بندهایی به تن کرد تا قامت خود را حمایت کند.
مثال:
She put on stays to support her posture.
معنی فارسی کلمه be in stays
:
به معنای این است که چیزی به طور موقتی در قید و بند مانده باشد.