معنی فارسی be not worth a cracker
B1به معنای اینکه چیزی ارزش کمی یا بیارزشی دارد.
To be considered worthless or of very little value.
- OTHER
example
معنی(example):
این ماشین قدیمی ارزش یک بیسکویت هم ندارد.
مثال:
This old car is not worth a cracker.
معنی(example):
عذرخواهی او ارزش یک بیسکویت هم نداشت.
مثال:
His excuse was not worth a cracker.
معنی فارسی کلمه be not worth a cracker
:
به معنای اینکه چیزی ارزش کمی یا بیارزشی دارد.