معنی فارسی be of service
B1به معنای کمک کردن یا خدمت رسانی به دیگران است.
To assist or help someone; to provide a service.
- IDIOM
example
معنی(example):
من خوشحالم که میتوانم به شما خدمت کنم.
مثال:
I am happy to be of service to you.
معنی(example):
کارمندان همیشه آمادهاند که به شما خدمت کنند.
مثال:
The staff are always ready to be of service.
معنی فارسی کلمه be of service
:
به معنای کمک کردن یا خدمت رسانی به دیگران است.