معنی فارسی be on the watch

B2

عبارت برای اشاره به حالت هوشیار و آماده بودن برای مشاهده یا واکنش به چیزی.

An expression indicating a state of being alert and watchful for something.

example
معنی(example):

شما باید برای هر نشانه‌ای از مشکل مراقب باشید.

مثال:

You should be on the watch for any signs of trouble.

معنی(example):

نگهبانان برای فعالیت‌های مشکوک در حال تماشای دقیق هستند.

مثال:

The guards are on the watch for suspicious activities.

معنی فارسی کلمه be on the watch

: معنی be on the watch به فارسی

عبارت برای اشاره به حالت هوشیار و آماده بودن برای مشاهده یا واکنش به چیزی.