معنی فارسی be someone's woman

B1

به معنی اینکه فردی بخواهد در یک رابطه نزدیک با کسی باشد.

To be in a romantic or supportive relationship with someone.

example
معنی(example):

او به این که زن او باشد، افتخار می‌کند.

مثال:

She is proud to be his woman.

معنی(example):

او می‌خواهد شریک خوبی برای او باشد، که مرد او باشد و او هم می‌خواهد زن او باشد.

مثال:

He wants to be a good partner for her, to be her man, and she wants to be his woman.

معنی فارسی کلمه be someone's woman

:

به معنی اینکه فردی بخواهد در یک رابطه نزدیک با کسی باشد.