معنی فارسی be the most
B1به معنای بهترین یا برترین بودن در یک زمینه خاص.
To hold the highest position or degree in comparison to others.
- IDIOM
example
معنی(example):
او هدف دارد که موفقترین هنرمند در زمینه خود باشد.
مثال:
She aims to be the most successful artist in her field.
معنی(example):
این میتواند جالبترین کتابی باشد که تاکنون خواندهام.
مثال:
This could be the most interesting book I have ever read.
معنی فارسی کلمه be the most
:
به معنای بهترین یا برترین بودن در یک زمینه خاص.