معنی فارسی be tickets
B1بچگانگی، اوهام، به خصوص برای افرادی که به طور غیرمعمول عمل میکنند.
To be foolish or acting in a silly manner.
- IDIOM
example
معنی(example):
او امروز واقعاً بچهگانه رفتار میکند.
مثال:
He’s really being tickets today, acting so silly.
معنی(example):
بچهها بچهگانه رفتار میکنند و شلوغی میکنند.
مثال:
The children are being tickets and making a mess.
معنی فارسی کلمه be tickets
:
بچگانگی، اوهام، به خصوص برای افرادی که به طور غیرمعمول عمل میکنند.