معنی فارسی be-seeing-things
B1دیدن چیزهایی که وجود ندارند یا واقعی نیستند، معمولاً به دلیل خستگی، توهم یا شرایط غیرعادی روانی.
To perceive or believe one is seeing something that is not actually present, often due to fatigue or hallucination.
- IDIOM
example
معنی(example):
بعد از اینکه تمام شب بیدار ماندم، فکر کردم که داشتم چیزهای غیرواقعی میدیدم.
مثال:
After staying up all night, I thought I was seeing things.
معنی(example):
او ادعا کرد که بعد از تصادف چیزهای غیرواقعی میبیند.
مثال:
He claimed to be seeing things after the accident.
معنی فارسی کلمه be-seeing-things
:
دیدن چیزهایی که وجود ندارند یا واقعی نیستند، معمولاً به دلیل خستگی، توهم یا شرایط غیرعادی روانی.