معنی فارسی beach-side

A2

کنار ساحل، محلی که در نزدیکی ساحل قرار دارد.

A location adjacent to the beach.

example
معنی(example):

ما حوله‌های خود را در کنار ساحل پهن کردیم.

مثال:

We set up our towels on the beach-side.

معنی(example):

کافه کنار ساحل چشم‌اندازهای زیبایی از اقیانوس ارائه می‌دهد.

مثال:

The beach-side cafe offers great views of the ocean.

معنی فارسی کلمه beach-side

: معنی beach-side به فارسی

کنار ساحل، محلی که در نزدیکی ساحل قرار دارد.