معنی فارسی beaked
B1مربوط به یا دارای منقار، به ویژه در مورد پرندگان.
Relating to or having a beak, especially in reference to birds.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پرندهی منقاردار به دنبال غذا در طول ساحل بود.
مثال:
The beaked bird searched for food along the shore.
معنی(example):
او مجسمه منقاردار را در نمایشگاه هنری تحسین کرد.
مثال:
She admired the beaked sculpture at the art installation.
معنی فارسی کلمه beaked
:
مربوط به یا دارای منقار، به ویژه در مورد پرندگان.