معنی فارسی beakful

B1

کلمه‌ای که به مقدار غذایی که در منقار می‌گنجد اشاره دارد، معمولاً برای توصیف پرندگان استفاده می‌شود.

An amount of food that can fit in a beak, typically used in reference to birds.

example
معنی(example):

او یک کاسه پر از غذا برداشت.

مثال:

He scooped a beakful of food.

معنی(example):

پرنده یک منقار پر از دانه برداشت و پرواز کرد.

مثال:

The bird took a beakful of seeds and flew away.

معنی فارسی کلمه beakful

: معنی beakful به فارسی

کلمه‌ای که به مقدار غذایی که در منقار می‌گنجد اشاره دارد، معمولاً برای توصیف پرندگان استفاده می‌شود.