معنی فارسی beam sea

B2

حالت دریا یا آب به گونه‌ای که نور یا پرتوها روی آن منعکس می‌شود.

The appearance of water reflecting light, creating a radiant quality.

noun
معنی(noun):

A sea whose waves roll against the ship's side.

example
معنی(example):

نور ماه یک دریاچه پرتو زیبا بر روی آب ایجاد کرد.

مثال:

The moonlight created a beautiful beam sea on the water.

معنی(example):

در یک شب آرام، دریاچه پرتو به طرز جادویی به نظر می‌رسید.

مثال:

On a quiet night, the beam sea looked magical.

معنی فارسی کلمه beam sea

: معنی beam sea به فارسی

حالت دریا یا آب به گونه‌ای که نور یا پرتوها روی آن منعکس می‌شود.