معنی فارسی beardier
B1به معنای داشتن ریش بیشتر نسبت به سایرین.
Having a more prominent or thicker beard.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Bearded.
معنی(adjective):
Manly, masculine.
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت که برای زمستان ظاهری با ریش بیشتر رشد کند.
مثال:
He decided to grow a beardier look for the winter.
معنی(example):
ظاهر دارای ریش بیشتر این بازیگر باعث شد تا نقشهای بیشتری بگیرد.
مثال:
The actor's beardier appearance won him more roles.
معنی فارسی کلمه beardier
:
به معنای داشتن ریش بیشتر نسبت به سایرین.