معنی فارسی bearpaw
B1پای خرس، که معمولاً در اشکال مختلف هنری و طراحیها به عنوان نمادی از قدرت و طبیعت دیده میشود.
The paw of a bear, often used symbolically in various cultures.
- NOUN
example
معنی(example):
رد پای خرس در گل ظاهر بود.
مثال:
The bearpaw print was visible in the mud.
معنی(example):
نماد پا خرس در هنر بومیان آمریکا معمولاً استفاده میشود.
مثال:
The bearpaw symbol is often used in Native American art.
معنی فارسی کلمه bearpaw
:
پای خرس، که معمولاً در اشکال مختلف هنری و طراحیها به عنوان نمادی از قدرت و طبیعت دیده میشود.