معنی فارسی bearward
B1نگهدارنده خرس، کسی است که در کار با خرسها و نمایش آنها مهارت دارد.
A person who takes care of and manages bears, especially in performances.
- NOUN
example
معنی(example):
نگهدارنده خرس در طول نمایش خرس را راهنمایی کرد.
مثال:
The bearward guided the bear during the show.
معنی(example):
یک نگهدارنده خرس باید در مدیریت حیوانات مهارت داشته باشد.
مثال:
A bearward must be skilled in handling animals.
معنی فارسی کلمه bearward
:
نگهدارنده خرس، کسی است که در کار با خرسها و نمایش آنها مهارت دارد.