معنی فارسی beatificate
B2به معنای قدیس اعلام کردن یا به مقام معنوی خاص رساندن کسی، معمولاً در زمینههای مذهبی.
To declare someone a saint; often involves a formal process in religious contexts.
- VERB
example
معنی(example):
کلیسا هدف دارد تا نامزدهای شایسته را تقدیس کند.
مثال:
The church aims to beatificate deserving candidates.
معنی(example):
آنها امیدوارند که این دانشمند را برای کارهای نوآورانهاش تقدیس کنند.
مثال:
They hope to beatificate the scientist for his groundbreaking work.
معنی فارسی کلمه beatificate
:
به معنای قدیس اعلام کردن یا به مقام معنوی خاص رساندن کسی، معمولاً در زمینههای مذهبی.