معنی فارسی beausire
B2زیبایی، جاذبه یا حالتی دلپذیر که در مناسبتها یا لحظات خوشایند احساس میشود.
A state or quality of beauty, charm, or pleasantness often associated with joyful events.
- NOUN
example
معنی(example):
زیبایی جشنواره هوای اطراف را پر از شادی کرد.
مثال:
The beausire of the celebration filled the air with joy.
معنی(example):
خندهاش زیبایی را به دورهمی دوستانه اضافه کرد.
مثال:
Her laughter added a beausire to the gathering of friends.
معنی فارسی کلمه beausire
:
زیبایی، جاذبه یا حالتی دلپذیر که در مناسبتها یا لحظات خوشایند احساس میشود.