معنی فارسی beautifully
B2 /ˈbjuːtɪf(ə)li/به طرز زیبایی، به معنای به صورت زیبا و دلنشین انجام دادن یک عمل.
In a manner that is pleasing or attractive to the senses.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In a beautiful manner.
example
معنی(example):
او با زیبایی در کنسرت آواز خواند.
مثال:
She sang beautifully at the concert.
معنی(example):
باغ با گلها به زیبایی چیده شده است.
مثال:
The garden is beautifully arranged with flowers.
معنی فارسی کلمه beautifully
:
به طرز زیبایی، به معنای به صورت زیبا و دلنشین انجام دادن یک عمل.