معنی فارسی beavering

B2

مشغول کار سخت بودن، به ویژه به طور مداوم و بی‌وقفه.

To work diligently and industriously on a task.

noun
معنی(noun):

Hunting or trapping beaver

example
معنی(example):

او تمام شب مشغول انجام تکالیفش بود.

مثال:

She was beavering away at her homework all night.

معنی(example):

آنها در حال کار سخت بر روی پروژه هستند تا ضرب‌الاجل را رعایت کنند.

مثال:

They have been beavering on the project to meet the deadline.

معنی فارسی کلمه beavering

: معنی beavering به فارسی

مشغول کار سخت بودن، به ویژه به طور مداوم و بی‌وقفه.