معنی فارسی beavery

B1

رفتار یا ویژگی‌های مرتبط با بیور.

The behavior or characteristics typical of beavers.

example
معنی(example):

صدای آبیابی آب در حال جریان آرامش‌بخش بود.

مثال:

The beavery sound of water flowing was soothing.

معنی(example):

ما فعالیت‌های آبیابی موجودات در کنار برکه را تماشا کردیم.

مثال:

We watched the beavery activity of the creatures by the pond.

معنی فارسی کلمه beavery

: معنی beavery به فارسی

رفتار یا ویژگی‌های مرتبط با بیور.