معنی فارسی bebannered

B1

بی بنر شدن، به معنای به دردسر افتادن یا تحت فشار بودن به صورتی مثبت، به ویژه در موقعیت‌های اجتماعی یا رویدادها.

To be recognized or honored in a public setting, often in a celebratory manner.

example
معنی(example):

او بسیار خوشحال بود زمانی که در رویداد بی بنر شد.

مثال:

He felt very happy when he was bebannered at the event.

معنی(example):

کودکان به خاطر رفتار خوبشان در کلاس بی بنر شدند.

مثال:

The children were bebannered for their good behavior during class.

معنی فارسی کلمه bebannered

: معنی bebannered به فارسی

بی بنر شدن، به معنای به دردسر افتادن یا تحت فشار بودن به صورتی مثبت، به ویژه در موقعیت‌های اجتماعی یا رویدادها.