معنی فارسی bebaste
B1بی باسته کردن، به معنای مرطوب کردن غذا با مایعات مختلف برای افزودن طعم و جلوگیری از خشک شدن آن.
To moisten food during cooking by pouring or brushing on juices or sauces.
- VERB
example
معنی(example):
مطمئن شوید که مرغ را چندین بار بی باسته کنید تا طعم بهتری داشته باشد.
مثال:
Make sure to bebaste the chicken multiple times for better flavor.
معنی(example):
سرآشپز توصیه کرد که سبزیجات را در حین کباب کردن بی باسته کنید.
مثال:
The chef advised to bebaste the vegetables while grilling.
معنی فارسی کلمه bebaste
:
بی باسته کردن، به معنای مرطوب کردن غذا با مایعات مختلف برای افزودن طعم و جلوگیری از خشک شدن آن.