معنی فارسی beclothe

B1

در پوشاندن یا لباس پوشاندن به کسی یا چیزی.

To provide clothing to someone or something.

example
معنی(example):

ما باید کودکان را قبل از رفتن به بیرون بپوشانیم.

مثال:

We need to beclothe the children before going outside.

معنی(example):

او تصمیم گرفت مجسمه جدیدش را بپوشاند.

مثال:

He decided to beclothe his new statue.

معنی فارسی کلمه beclothe

: معنی beclothe به فارسی

در پوشاندن یا لباس پوشاندن به کسی یا چیزی.