معنی فارسی becost

B1

به معنای هزینه بر بودن یا برآوردن مقدار مورد نیاز.

To require a certain amount in terms of effort, resources, or time.

example
معنی(example):

این ممکن است برایت زمان زیادی هزینه بردارد.

مثال:

It may becost you a lot of time.

معنی(example):

انتخاب عاقلانه می‌تواند بعداً هزینه کمتری از نظر استرس برایت داشته باشد.

مثال:

Choosing wisely can becost you less stress later.

معنی فارسی کلمه becost

: معنی becost به فارسی

به معنای هزینه بر بودن یا برآوردن مقدار مورد نیاز.