معنی فارسی becut

B1

به معنای احتیاط و مواظبت کردن در فرایندها و تصمیم‌گیری‌ها.

To be cautious and careful during actions.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت که احتیاط کند و ببرند، به جای بی پروا بودن.

مثال:

She decided to be careful and be cut, rather than reckless.

معنی(example):

هنرمند با دقت کار کرد، که منجر به نتیجه‌ای ظریف‌تر شد.

مثال:

The artist was be cut, leading to a more refined outcome.

معنی فارسی کلمه becut

: معنی becut به فارسی

به معنای احتیاط و مواظبت کردن در فرایندها و تصمیم‌گیری‌ها.