معنی فارسی bedevils

B2

به بدبخت کردن یا به زحمت انداختن کسی یا چیزی گفته می‌شود.

To cause confusion or difficulty; to confound or perplex.

verb
معنی(verb):

To harass or cause trouble for; to plague.

مثال:

Guerrilla attacks continued to bedevil the larger army's supply routes.

معنی(verb):

To perplex or bewilder.

example
معنی(example):

رمان معمایی به‌گونه‌ای طراحی شده بود که با چرخش‌های داستانی خواننده را به چالش بکشد.

مثال:

The mystery novel was designed to bedevil the reader with its plot twists.

معنی(example):

آنها از پازل‌های هوشمندانه برای به چالش کشیدن حریفان خود در بازی استفاده کردند.

مثال:

They used clever puzzles to bedevil their opponents in the game.

معنی فارسی کلمه bedevils

: معنی bedevils به فارسی

به بدبخت کردن یا به زحمت انداختن کسی یا چیزی گفته می‌شود.