معنی فارسی bedewing
B1بیدود کردن، عمل پوشاندن با شبنم یا رطوبت به ویژه در صبح.
The act of covering or moistening with dew.
- verb
verb
معنی(verb):
To make wet with or as if with dew.
example
معنی(example):
فرآیند بیدود کردن گیاهان به آنها کمک میکند تا رطوبت را حفظ کنند.
مثال:
The process of bedewing the plants helps them retain moisture.
معنی(example):
بیدود کردن با مه ریز میتواند رشد نهالها را بهبود بخشد.
مثال:
Bedewing with fine mist can enhance the growth of seedlings.
معنی فارسی کلمه bedewing
:
بیدود کردن، عمل پوشاندن با شبنم یا رطوبت به ویژه در صبح.