معنی فارسی bedfoot
A1پایه تخت، بخشی از تخت که بر روی زمین قرار میگیرد و از تخت پشتیبانی میکند.
The part of the bed that supports it at the foot end.
- NOUN
example
معنی(example):
او متوجه شد که پایه تخت لرزان است و به تعمیر نیاز دارد.
مثال:
He noticed the bedfoot was wobbly and needed repair.
معنی(example):
پایه تخت از چوب محکم ساخته شده بود و از پایداری برخوردار بود.
مثال:
The bedfoot was made of solid wood, ensuring stability.
معنی فارسی کلمه bedfoot
:
پایه تخت، بخشی از تخت که بر روی زمین قرار میگیرد و از تخت پشتیبانی میکند.