معنی فارسی bedhead
A2 /ˈbɛd.hɛd/حالت نامرتب موها که پس از خواب بوجود میآید و به دلیل خمیدگی و فشار بر روی بالش رخ میدهد.
A disheveled or messy hairstyle resulting from sleep.
- noun
noun
معنی(noun):
The condition of having unkempt hair, generally as a result of having just woken up from sleep.
example
معنی(example):
پس از بیدار شدن، او دچار موهای بینظم و نامرتب شد.
مثال:
After waking up, she had a bad case of bedhead.
معنی(example):
او به انعکاس خود خندید و از موهای نامنظم و بینظم خود تمجید کرد.
مثال:
He laughed at his reflection, admiring his wild bedhead.
معنی فارسی کلمه bedhead
:
حالت نامرتب موها که پس از خواب بوجود میآید و به دلیل خمیدگی و فشار بر روی بالش رخ میدهد.