معنی فارسی bedsite
B1مکانی که تختخواب قرار دارد و برای خواب یا استراحت استفاده میشود.
The area or location where a bed is situated, used for sleeping or resting.
- NOUN
example
معنی(example):
محل تختخواب دنج و دعوتکننده بود.
مثال:
The bedsite was cozy and inviting.
معنی(example):
او محل تختخواب را با رنگهای گرم تزئین کرد.
مثال:
He decorated the bedsite with warm colors.
معنی فارسی کلمه bedsite
:
مکانی که تختخواب قرار دارد و برای خواب یا استراحت استفاده میشود.