معنی فارسی bedspread

A2

پوششی که روی تخت خواب قرار می‌گیرد و معمولاً برای زیبایی و محافظت از ملحفه‌ها استفاده می‌شود.

A decorative cover for a bed, often used for aesthetic appeal and to protect sheets.

noun
معنی(noun):

The topmost covering of a bed, often functioning as a blanket.

معنی(noun):

A coverlet.

example
معنی(example):

او یک روتختی رنگارنگ انتخاب کرد تا اتاق را روشن کند.

مثال:

She chose a colorful bedspread to brighten up the room.

معنی(example):

روتختی از پارچه نرم ساخته شده بود.

مثال:

The bedspread was made of soft fabric.

معنی فارسی کلمه bedspread

: معنی bedspread به فارسی

پوششی که روی تخت خواب قرار می‌گیرد و معمولاً برای زیبایی و محافظت از ملحفه‌ها استفاده می‌شود.