معنی فارسی bedstand
B1میز کنار تخت، میزی که معمولاً در کنار تخت خواب قرار میگیرد و برای قرار دادن اشیاء مورد استفاده قرار میگیرد.
A small table placed beside a bed for holding items.
- NOUN
example
معنی(example):
او کتابش را روی میز کنار تخت گذاشت.
مثال:
She placed her book on the bedstand.
معنی(example):
میز کنار تخت محلی مناسب برای قرار دادن لامپ است.
مثال:
The bedstand is a convenient place to keep a lamp.
معنی فارسی کلمه bedstand
:
میز کنار تخت، میزی که معمولاً در کنار تخت خواب قرار میگیرد و برای قرار دادن اشیاء مورد استفاده قرار میگیرد.