معنی فارسی bee-keeping

B1

عمل پرورش زنبور عسل به منظور تولید عسل و دیگر محصولات زنبوری.

The maintenance of bee colonies, primarily for the purpose of collecting honey.

example
معنی(example):

پرورش زنبور عسل به صبر و فداکاری نیاز دارد.

مثال:

Bee-keeping requires patience and dedication.

معنی(example):

او در بهار امسال یک کلاس آموزش پرورش زنبور عسل را گذراند.

مثال:

She took a class on bee-keeping this spring.

معنی فارسی کلمه bee-keeping

: معنی bee-keeping به فارسی

عمل پرورش زنبور عسل به منظور تولید عسل و دیگر محصولات زنبوری.