معنی فارسی beefburger

A2

برگرهایی که با گوشت گاو آماده می‌شوند و بسیار در فست فودها مصرف می‌شوند.

A sandwich consisting of a cooked beef patty placed inside a sliced bun, often garnished.

noun
معنی(noun):

A hamburger.

example
معنی(example):

برگر گوشت گاو یکی از اقلام محبوب فست فود است که با پاتty گوشت گاو تهیه می‌شود.

مثال:

A beefburger is a popular fast food item made with a beef patty.

معنی(example):

ما برگرهای گوشت گاو را با سیب‌زمینی سرخ‌کرده و یک نوشابه لذت بردیم.

مثال:

We enjoyed our beefburgers with fries and a soda.

معنی فارسی کلمه beefburger

: معنی beefburger به فارسی

برگرهایی که با گوشت گاو آماده می‌شوند و بسیار در فست فودها مصرف می‌شوند.