معنی فارسی beehead

B1

سر زنبور، بخش مهمی از بدن زنبور که برای شناسایی و طبقه‌بندی گونه‌ها به کار می‌رود.

The head of a bee, crucial for insect identification.

example
معنی(example):

سر زنبور برای شناسایی این حشره ضروری است.

مثال:

The beehead is essential for identifying this insect.

معنی(example):

دانشمندان به دقت به سر زنبور نگاه می‌کنند تا گونه را طبقه‌بندی کنند.

مثال:

Scientists look closely at the beehead to classify the species.

معنی فارسی کلمه beehead

: معنی beehead به فارسی

سر زنبور، بخش مهمی از بدن زنبور که برای شناسایی و طبقه‌بندی گونه‌ها به کار می‌رود.