معنی فارسی beek
B1کندو، اصطلاحی در برخی از مناطق برای اشاره به ساختار نگهداری زنبورها.
A colloquial term for a beehive.
- NOUN
example
معنی(example):
بیک اصطلاحی است برای کندو در برخی از مناطق.
مثال:
A beek is a term for a beehive in some regions.
معنی(example):
کشاورزان در منطقه اغلب به کندوها به عنوان بیک اشاره میکنند.
مثال:
Farmers in the area often refer to beehives as beeks.
معنی فارسی کلمه beek
:
کندو، اصطلاحی در برخی از مناطق برای اشاره به ساختار نگهداری زنبورها.