معنی فارسی beemaster
B2زنبوردار اصلی، شخصی با تجربه و دانش عمیق در زمینه زنبورداری و نگهداری از زنبورها.
An expert beekeeper, responsible for managing and training others in beekeeping.
- NOUN
example
معنی(example):
زنبوردار اصلی، زنبورداران جدید را در مورد مدیریت کندوها آموزش داد.
مثال:
The beemaster trained new beekeepers on hive management.
معنی(example):
به عنوان یک زنبوردار اصلی، او دانش وسیعی درباره گونههای زنبور دارد.
مثال:
As a beemaster, he has extensive knowledge about bee species.
معنی فارسی کلمه beemaster
:
زنبوردار اصلی، شخصی با تجربه و دانش عمیق در زمینه زنبورداری و نگهداری از زنبورها.